شیخی که دهها بار توبه شکست!
مرحوم آیت الله حاج آقا نصرالله شاهآبادی می گوید:
«به یاد دارم در همان ماه رمضانی که آقای فلسفی در مسجد شاه دربارهٔ بهائیّت صحبت میکردند، بعد از ایشان مرحوم آقای حلبی واعظ نیز در مدرسهٔ صدر منبر میرفت. من برای استماع منبر ایشان رفتم. جمعیّت، حیاط مدرسه را پر کرده بود.
آقای حلبی دربارهٔ وحدت عقل و عاقل و معقول مطالبی گفت که به نظرم به درد هیچ یک از مستمعین نمیخورد. بعد هم به ملّاصدرا و ابن سینا بیاحترامی کرد.
من هم اوقاتم تلخ شد و از مجلس بیرون آمدم.
در همان ایّام، مرحوم شیخ محمّدتقی آملی روضه داشت. من هم شرکت کردم. وقتی مدّاحی تمام شد و دیدم آقای حلبی میخواهد منبر برود، من بلند شدم تا از جلسه بیرون بروم. آقای آملی عبای من را گرفت و از رفتن من ممانعت کرد و فرمود: یا از روضهٔ من بدت میآید یا از آقای حلبی! عرض کردم: اوّلی نیست. فرمود: پس نمیگذارم بروی.
نشستم تا اینکه منبر آقای حلبی تمام شد. آقای آملی رو کردند به آقای حلبی و گفتند: آقای حلبی! این آقای شاهآبادی نمیخواست پای منبر شما بنشیند، من نگذاشتم؛ میخواهم ببینم جهتش چیست؟ سپس به من رو کرد و فرمود: چرا شما بدت میآید؟
گفتم: من سؤالی از شما میکنم: الآن کسی را در دنیا میشناسید که مقلّد حاجی سبزواری یا بوعلی سینا یا ملّاصدرا باشد؟ ایشان فرمود: خیر. گفتم: کسی که میخواهد در ماه رمضان برای مردم صائم سخن بگوید، چه مطلبی باید بگوید؟ اگر از قرآن و روایات یا مسائل مربوط به روزه و مبطلات و واجباتش بگوید بهتر است یا مطالبی مثل وحدت عقل و عاقل و معقول که خود آقای حلبی هم بعید است تصوّر درستی از آن داشته باشد؟! آیا درست است که این مطالب فلسفی را بالای منبر بگوید و بعد هم به عدّهای از بزرگان توهین کند؟ بوعلی سینا مقلَّد ما نیست، امّا افتخار ایران و اسلام است. ملّاصدرا و حاجی سبزواری از افتخارات اسلام هستند. آیا جسارت کردن به اینها در بالای منبر درست است؟
وقتی بنده این مطالب را عرض کردم، مرحوم آقای آملی ناراحت شد و آقای حلبی را وادار کردند که توبه کند و او هم توبه کرد و گفت: أستغفر الله ربّی و أتوب إلیه! بعد هم آقای آملی فرمود: حالا با هم آشتی کنید. ما هم آشتی کردیم».
(حدیث نصر، ص۴۲۴)
خاطره مذکور مربوط به سال ۳۴ است. این در حالی است که شیخ محمود حلبی ده ها بار پس از این توبه ی اجباری، توهینهای فراوانی به این بزرگان و برخی از دیگر علما، عرفا و فلاسفه شیعه داشته است. نمونه ای از این بی ادبی ها در دروس معارف شیخ که در دهه ۵۰ و دهه ۶۰ برگزار شد، مشهود است.
اتفاقا در سنخنرانی های جناب حلبی هم الان موجوده که بارها بعد از نقد فلسفه گفته اند نروید و بی احترامی به بزرگان کنید. فکر میکنم این مطلب که فرمودید دور از واقعیت است